English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5108 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
vital ground U زمین حیاتی
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
Antipodes U ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
antipole U ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
surface zero U نقطه صفر زمین
neutral earth U زمین کردن نقطه صفر
epicentre U نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
epicentres U نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
perigee U نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
departure end U نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
hyperborean U ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
succeeding spot U نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
combat essential U اقلام رزمی حیاتی حیاتی در رزم
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
vitalist U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
critical facility U تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
vitalistic U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land U زمین
extra terrestrial U زمین
norland U زمین
acre U زمین
aerospace U جو زمین
ground U : زمین
acres U زمین
ground U زمین
ground line U خط زمین
floor U کف زمین
terrain U زمین
real estate U زمین
floors U کف زمین
cinder track U زمین دو
geodetically U زمین
floored U کف زمین
cinder tracks U زمین دو
graze U زمین
land n U زمین
domains U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
domain U زمین
earthing U زمین
rooter U زمین کن
lackland U بی زمین
globe U زمین
earths U زمین
grazed U زمین
ground U کف زمین
this earthly round U زمین
grazes U زمین
earth U زمین
tellus U زمین
soil U زمین
ground surface U کف زمین
fielded U زمین
soils U زمین
field U زمین
fields U زمین
grass roots U کف زمین
soiling U زمین
globes U زمین
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
land capacity U کاراوری زمین
land alide U لغزش زمین
marsh land U زمین ماندابی
mixed graze U توام زمین
key terrain U زمین حساس
natural ground U زمین طبیعی
mool U زمین خشک
laigh U زمین پست
neutral earth U زمین خنثی
lacrosse field U زمین لاکراس
key terrain U زمین مهم
goring U زمین سه گوش
mid court U وسط زمین
mallet field U زمین چوگان
lowland U زمین پست
landed a U ملک زمین
lared of the covenant U زمین موعود
levelling rod U زمین پیمایی
moor U زمین بایر
land tax U مالیات زمین
moors U زمین بایر
low land U پستی زمین
level land U زمین مسطح
low land U زمین پست
losse earth U زمین خوره
quick ground U زمین سست
land tax U مالیات بر زمین
marchland U زمین مرزی
land restoration U بازسازی زمین
land grading U تسطیح زمین
plants U در زمین قراردادن
measuring rod U گز زمین پیمایی
measurement ofland U زمین پیمایی
plant U در زمین قراردادن
moored U زمین بایر
gores U زمین سه گوش
gored U زمین سه گوش
gore U زمین سه گوش
land measurer U زمین پیما
land of promise U زمین موعود
land reclamation U ابادانی زمین
land reclamation U عمران زمین
loose ground U زمین سست
soils U خاک زمین
rolling country U زمین پوشیده
salle d'armes U زمین شمشیربازی
contour U عوارض زمین
sandy soil U زمین ماسهای
saturated ground U زمین سیراب
savanna U زمین هموار
science of geology U زمین شناسی
scrub land U زمین بایر
rootle U زمین راباپوزکندن
cripple U زمین گیر
soiling U خاک زمین
soil U خاک زمین
crippling U زمین گیر
cripples U زمین گیر
crippled U زمین گیر
site building U زمین زیربنا
site building U زمین ساختمانی
soil creep U زمین خزه
tectonic U زمین ساخت
tectonic U زمین ساختی
tectonics U زمین ساخت
grids U زمین فوتبال
grid U زمین فوتبال
tennis court U زمین تنیس
tenementary land U زمین اجاری
terrain features U عوارض زمین
table land U زمین هموار
subgrade U زمین پی راه
subbasement U زیر زمین
soil species U نوع زمین
soil strain U فشار زمین
savannas U زمین هموار
savannahs U زمین هموار
savannah U زمین هموار
woodlands U زمین جنگلی
stamp one's foot U پا به زمین زدن
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com